پس از جنگ جهانی دوم بسیاری از کشورها از جمله انگلستان، آلمان، کره جنوبی و اخیراً تایوان، برزیل، فنلاند و چین سیاست‌ طراحی ملی تدوین کرده و سازمان‌های ترویجی طراحی را ایجاد کردند. گسترش نهادهای ملی ترویج طراحی باعث تغییر چشم انداز طراحی در سطح بین المللی، ملی و سازمانی شده است. همچنین این پویایی، بیانگر آن است که سیاست‌های ملی طراحی در سراسر جهان رواج یافته‌اند. در این کشورها، طراحی به عنوان ابزاری مهم برای دستیابی به مزیت‌های رقابتی در نظر گرفته شده‌است و دولت‌ها فعالانه به دنبال ایجاد یک محیط مناسب برای رونق طراحی هستند. شورای طراحی انگلستان اولین نهاد ملی بوده که نقش هماهنگی و اجرا سیاست طراحی انگلستان را بر عهده داشت. در ادامه با این نهاد بیشتر آشنا خواهیم شد.

عدم درک ارزش افزوده طراحی

عدم درک ارزش افزودهِ طراحی در سطح سازمانی و ملی مستلزم مداخله دولت برای آگاهی بخشیدن به شرکت ها و مردم است تا دریابند طراحی چه مزایای ویژه‌ای را می تواند ارائه دهد؛ که نیاز به تدوین سیاست‌های ملی طراحی بر این اصل استوار است. در برخی از کشورها، مداخله دولت به نتایج مثبت چشمگیری منجر شده است. به عنوان مثال مانیفست دولت کره در سال 1988 که طراحی را در استراتژی ملی قرار داد در رشد سامسونگ و ال جی نقش مهمی داشت و در عین حال اقتصاد ملی کره را نیز تقویت کرد. مثال دیگر موقعیت دانمارک به عنوان یک کشور خلاق در بازار بین المللیست با مصوبه رسمی دولت در سال 2007 تثبیت شد. اخیراً در حالی که چین قصد دارد اقتصاد خود را به دور از اتكا به تولید با مهارت كم و منابع زیاد و از طریق شكل‌دهی سریع سرمایه انسانی و افزایش سرمایه گذاری در علوم، فناوری و نوآوری تغییر دهد، دولت مرکزی اهمیت نوآوری در طراحی را دریافته است و همانطور که در برنامه‌ی پنج ساله دوازدهم نشان داده شده است بالاترین اولویت را برای ترویج و حمایت از طراحی در نظر گرفته است.

طراحی یک بعد جدایی ناپذیر از سیاست نوآوری است

در انگلستان طراحی یک بعد مهم و جدایی ناپذیر از سیاست نوآوری درنظر گرفته می‌شود. حرکت انگلستان از اقتصاد صنعتی به اقتصاد مبتنی بر دانش (که با کاهش سهم تولید آن و تغییر به سمت حرفه‌های با مهارت بالاتر مشخص می‌شود) اهمیت نوآوری و ارزش افزوده مبتنی طراحی را تقویت کرده است.

مروری بر سیاست طراحی انگلستان

از نظر تاریخی دولت انگلیس اولین دولتی در جهان بود که قدرت طراحی را به رسمیت شناخت. این کشور یکی از معدود کشورهاییست که سیاست‌های برنامه ریزی شده پیشرفته‌ای بر اساس منافع دولت و نقش فعال بخش خصوصی در حوزه طراحی دارد. در این کشور چندین موسسه عمومی وظیفه ترویج و توسعه طراحی را بر عهده دارند که در میان آن‌ها شورای طراحی نقش اصلی را دارد. شورای طراحی سال 1944 (به عنوان شورای طراحی صنعتی) در انگلستان تاسیس شد و این امر نقش بسزایی در ارتقا و بهبود طراحی در محصولات صنعت انگلیس داشت. از دهه‌ی 1960 کار این شورا شامل تأکید فزاینده بر فناوری و مهندسی طراحی، تمرکز بر فعالیت‌های ترویجی عمومی، تجارت و آموزش نیز شد.

انگلیس اولین دولتی دارای سیاست طراحی است

شورای طراحی انگلستان طی سال‌ها از طریق کانال‌های ارتباطی و ابتکارات مختلف به ایجاد مشارکت میان طراحان، کسب و کارها، آموزش و دولت کمک کرد و تلاش‌های آن باعث افزایش آگاهی پیرامون طراحی شد، اما ترویج استفاده بهتر از طراحی همچنان یک چالش بود. این شورا پروژه‌های مختلفی را برای ارتباط طراحان با کار و کسب ‌ها، مدارس و سازمان‌های عمومی آغاز کرد تا تفکر طراحی را با استراتژی‌ها یا برنامه‌های تجاری شرکت‌ها ادغام کند. در ارتباط با مسئله کاهش تعداد شرکت های تولیدی و کارمندان، شورای طراحی تمرکز خود را بر حمایت و تقویت اقتصاد و جامعه‌ی انگلیس قرار داد و کوشید تا از طریق راه‌حل‌های مبتنی بر طراحی برای مشکلات اجتماعی و اقتصادی راه حل ارائه دهد. همچنین این شورا در حوزه‌ی تحقیق و توسعه در طراحی سرمایه‌گذاری کرد تا به ابتکارات گسترده‌تری در حوزه طراحی مانند تغییرات اجتماعی دست یابد و نیز استفاده از طراحی را در جامعه و خارج از برنامه‌هایی که تحت حمایت قرار می‌گیرند تشویق کرد.
انگلستان شش ویژگی اساسی طراحی را اینگونه بیان کرده است:
1. شخصیتی چند وجهی
2. پیوندی از خلاقیت به نوآوری
3. منبع تمایز رقابتی
4. رویکردی برای برنامه‌ریزی و حل مسئله
5. ایجاد نظم از هرج و مرج
6. رویکردی برای تفکر سیستمی
همانگونه که ذکر شد شورای طراحی و فعالیت‌های آن طی 70 سال گذشته نقش مهمی در اجرای چشم انداز سیاسی دولت انگلیس داشته است و از آن زمان طیف وسیعی از رویکردها را برای ایجاد محیطی مناسب برای طراحی اتخاذ کرده است، به طور مثال توجه به آموزش طراحی، زیرساخت‌ها، بودجه و… جزء این موارد هستند. یکی از تأثیرگذارترین اسناد شورای طراحی، بررسی کاکس در ارتباط با خلاقیت در تجارت مبتنی بر نقاط قوت انگلستان است؛ که سهم طراحی، نوآوری و خلاقیت را در اقتصاد انگلستان بررسی می‌کند. این بررسی سندی اساسی تلقی می‌شود که دستور کار سیاست طراحی انگلستان را تعیین کرده است. در این گزارش كاكس مجموعه‌‌ای از توصیه‌ها را به دولت مركزی و منطقه‌ای، کسب و کارها، پخش‌كنندگان و موسسات آموزشی ارائه داده است. این موارد عبارتند از: افزایش آگاهی و خلاقیت، طرح‌های حمایتی و تشویقی هدفمند، ظرفیت‌سازی در آموزش عالی و استفاده از قدرت عموم برای تشویق نوآوری.
پس از بررسی، تعدادی از پروژه‌ها‌ و برنامه‌‌ها متناسب با توصیه‌های کاکس آغاز شد. که از آن‌‌ها می‌‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. راه اندازی طرح “نیاز طراحی” یا “رهبری طراحی” در سال 2006 برای حمایت از صنایع کوچک و متوسط
2. سرمایه گذاری 6.5 میلیون پوندی (9.03 میلیون دلاری) شورای تحقیقات علوم انسانی و شورای تحقیقات مهندسی و علوم فیزیک در ایجاد “طراحی پیشگامانه برای قرن 21” به عنوان وسیله‌‌ای برای حمایت از تحقیقات طراحی طی یک دوره پنج ساله از 2005-2009
3. استراتژی تجارت و سرمایه گذاری برای مشاوران طراحی جهت ترویج جهانی
4. چارچوب سرمایه‌گذاری علم و نوآوری طی سال‌های 2004–2014
از دیگر نتایج، ایده جدید شورای طراحی در ارتباط با راه‌حل های مبتنی بر طراحی برای مشکلات اجتماعی و اقتصادی، مانند آغاز پروژه طراحی زمان (Designs of the Time – Dott) –همکاری گرفتن از شهروندان برای طراحی خدمات عمومی و توسعه‌ی RED (یک تیم کوچک بین رشته ای با سابقه در زمینه طراحی برای نوآوری در خدمات عمومی) و راه اندازی مسابقات آزاد “چالش‌های طراحی” است.
اگرچه در نتیجه اقدامات ریاضتی پس از بحران مالی در سال 2007 شورای طراحی به عنوان یک موسسه غیر انتفاعی و با کمیسیون معماری و محیط ساخته شده (CABE) ادغام شد، اما همچنان چشم انداز و دستور کار تعیین شده توسط کاکس در سیاست‌های طراحی معاصر انگلیس نقش مهمی ایفا می‌کند.

حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط

همانگونه که ذکر شد، حمایت از طراحی در ارتباط با SMEها به دهه 1970 و خیز دوباره تولید محصولات دولتی پس از جنگ برمی‌گردد. ابتدا مشاوره‌های رایگان 15 روزه که امکان تبدیل به مشاوره‌های طولانی‌تر با تخفیف 50% را داشت توسط شورای طراحی زیر نظر وزارت تجارت و صنعت، به بیشتر شركت‌ها و نه همه‌ی SME ارائه می‌شد. در سال 1983 سازمان همکاری و توسعه اقتصادی دولت انگلستان مستقیما بیش از 1 میلیارد پوند (1.39 میلیارد دلار) صرف هزینه تحقیق و توسعه کرد. در همان سال واحد ارزیابی وزارت تجارت و صنعت نسبت هزینه و سود را در ارتباط با 93 مورد از پروژه‌های طراحی نشان داد و در سال 1985 هنگامیکه این طرح تغییر یافت متذکر شد که پروژه‌های مرتبط با طراحی چندین برابر شده است.
با این حال واحد ارزیابی معتقد بود که موفقیت‌ها کمتر از هدف اصلی شورای طراحی (اطمینان از تبدیل طراحی به بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی شرکت‌ها و گنجانیده شدن آن در تمام مراحل توسعه محصول) بوده است. دیگر منتقدین استدلال کردند که پس از صرف 22.5 میلیون پوند (31.24 میلیون دلار) برای 5000 پروژه بین سال های 1982 و 1987 یک چهارم این پروژه ها اجرا نشده و یا در نهایت از نظر نتایج تجاری نا امید کننده است. به نظر می‌رسد علت عدم موفقیت این طرح در ارتباط با شرکت های کوچک و به ویژه شرکت های بسیار کوچک توجیه نامناسب مشاوران یا مواجهه با مشکلات جدی مدیریت طراحی بوده باشد.
با تغییر سیاست طراحی انگلستان به ویژه بعد از بحران‌های اقتصادی، از دهه 1990 به بعد SMEها برای ادامه طراحی مستقیماً تأمین بودجه نمی‌شدند. در عوض آن‌ها مجبور بودند که در یک فرآیند پرپیچ و خم از برنامه‌های رایج پشتیبانی دولت استفاده کنند.

در بخش دوم مقاله سیاست‌های طراحی در کشور انگلستان جزئیات این طراح را مطالعه کنید.